Web Analytics Made Easy - Statcounter

چرا در هیچ کدام از ادوار گذشته، هرگز شاهد ثبت‌نام همزمان رئیس‌جمهور و معاون اولش نبوده‌ایم؟ به گزارش جهان نيوز، روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌
********

فرار از گوی داغ؛ عملیات غیرممکن
محمد صرفی در کیهان نوشت:
درست یک ماه دیگر انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری برگزار می‌شود و علی رغم آنکه یک هفته دیگر به آغاز تبلیغات رسمی زمان باقی‌است اما خطوط کلی و محل تقاطع گفتمان‌های اصلی و البته رقیب در این دوره تا حد زیادی روشن است. در نگاهی کلی این دو گفتمان را می‌توان اینگونه ساده‌سازی کرد؛ گفتمانی که مدافع وضع موجود است و سامان یافتن مشکلات را در تداوم همین وضعیت می‌بیند. دولت یازدهم نماد ساختاری این گفتمان و آقای روحانی، جهانگیری و محمد هاشمی - به عنوان نامزدهای بالقوه- چهره‌های حامل این گفتمان در میدان رقابت پیش رو هستند.

گفتمان دوم منتقد وضع موجود و خواهان تغییر و تحول است. آقای رئیسی، قالیباف و زاکانی را می‌توان از چهره‌های اصلی این گفتمان در میدان رقابت دانست. البته پرچمداران این گفتمان محدود به این چند چهره نبوده و همان‌قدر که حضور آنها موثر و تعیین‌کننده است، حرکت انقلابی، ارزشی و اخلاقی چهره‌هایی همچون سعید جلیلی و مهرداد بذرپاش که با عدم ثبت‌نام خود و اعلام آمادگی برای کمک به این جبهه تحول‌خواه، راه را برای رسیدن به هدف هموارتر کردند، موثر و قابل تحلیل و البته تقدیر است.

یکی از اصلی‌ترین مسائل قابل توجه در این میان شناخت هسته مرکزی و موتور محرکه دو گفتمان مذکور برای حضور در عرصه انتخابات است. به زبان ساده‌تر آنکه این دو گفتمان چه حرفی برای گفتن به مردم دارند؟ چکیده مانیفست و روح کلی حاکم بر اردوگاه مدافع وضع موجود را می‌توان در سخنان آقای روحانی پس از حضور در وزارت کشور و ثبت‌نام برای انتخابات مشاهده کرد که از چند محور اصلی و چندین بخش فرعی تشکیل شده است.

1- سیاه‌نمایی گذشته و ارائه تصویری کاملاً منفی و حتی رعب‌انگیز در حوزه‌های مختلف نسبت به دولت‌های نهم و دهم یکی از محورهای اصلی این گفتمان است که از ابتدای دولت یازدهم وجود داشته و در میدان فعلی نیز حضوری پررنگ و جدی خواهد داشت. توسل به این حربه –هرچند نخ‌نما- با چند هدف صورت می‌گیرد؛

الف: نخست آن که کم‌کاری‌ها و ضعف‌ها توجیه و اینگونه القا شود که اگر وضعیت در برخی عرصه‌ها خوب نیست، مشکل از آنجاست که دولت یازدهم وارث یک ویرانه بوده و به ادعای خودشان در تمام عمر چهار ساله آن مشغول آواربرداری بوده‌اند! و کار و آبادانی را باید در دور بعدی از آنان انتظار داشت! عباراتی شبیه «خالی بودن خزانه»، «حقوق کارمندان را نداشتیم بدهیم» و ...که بارها از سوی دولتمردان تکرار شده، ناظر به همین ادعای القایی است.

ب: هدف دوم آن است که یک دو قطبی هدفمند و در راستای علایق دولت مستقر شکل بگیرد. این دو قطبی به زبان ساده چنین است؛ ما منجی مردم و کشور از شرایطی سخت و مهلک هستیم که موفق شدیم به آن دوران سراسر سیاهی و تباهی پایان دهیم و زدن دست رد به سینه ما، به معنای بازگشت دوباره به همان وضعیت وحشتناک سابق است. یکی از اقتصاددانان حامی دولت در این زمینه مدعی است؛ «اقتصاد ایران در ۹۰ و ۹۱ به بدترین حالت ممکن رسید؛ از بدترین سال‌های قبل از انقلاب هم بدتر. دولت روحانی موفق شد آن را از پرتگاه نجات دهد.»!

مبلغان گفتمان حفظ وضع موجود از تند کردن آتش این دوقطبی کاذب، حتی در حد «دوئل» شخصی نیز ابایی ندارند. اگرچه اردوگاه اعتدال-اصلاحات می‌کوشد هر چهره و گفتمان جدیدی را به وضعیت سیاه و ساختگی سابق سنجاق کرده و از آن تصویری وارونه، شکست خورده و حتی ترسناک ارائه دهد اما ورود رئیس جمهور سابق به عرصه انتخابات و ثبت‌نام وی، کمک شایانی به ساخت این دوقطبی کاذب است و اردوگاه اعتدال-اصلاحات علی‌رغم ادعای تقابل و ضدیت با وی، به شدت از این وضعیت استقبال کرده و خواهان دمیدن در این تنور هستند که مهم‌ترین علت آن توان ایجاد انحراف افکار عمومی از ماجرای اصلی – نزاع کارآمدی و ناکارآمدی- است.

2- آقای روحانی در بخشی از سخنان روز ثبت‌نام خود گفت؛ «امروز به ملت ایران اعلام می‌کنم از امروز به بعد حفظ برجام یکی از مهم‌ترین مسائل سیاسی، اقتصادی و داخلی ملت ایران است و هووهایی که بارها به قصد کشتن این نوزاد یعنی برجام تصمیم گرفته بودند نمی‌توانند سرپرست خوبی برای این فرزند باشند و همان‌ها که تمام تلاش شبانه‌روزی خودشان را برای این توافق نهاده‌اند، باید مسیر این توافق را تا آخرین قدم‌ها طی کنند.» این سخنان نشان می‌دهد مانور روی جنازه برجام همچنان در کانون تبلیغات انتخاباتی دولت قرار دارد. در این باره گفتنی است؛

الف: دولت که در دوران مذاکرات استراتژی «رسیدن به توافق به هر قیمتی» را در پیش گرفته بود اینک به دنبال «حفظ برجام به هر قیمتی» است. خط مشی غلط پیشین باعث عجله در رسیدن به توافق و حصول توافقی با اشکالات و نواقص فراوان شد و استراتژی جدید این قابلیت را دارد که آن را به «خسارت محض» تبدیل کند چرا که حریف را به این نتیجه می‌رساند –رسانده است- که می‌توان هر نوع برخوردی داشت و هر تعهدی را نقض کرد و تحریم‌های جدیدی را هم اعمال کرد و هیچ هزینه‌ای هم متحمل نشد چرا که سیاست طرف ایرانی «حفظ برجام به هر قیمتی» است.

ب: آقای روحانی و یاران ضربه‌گیرش در انتخابات می‌کوشند رقیبان خود را کسانی جلوه دهند که در پی نابودی برجام هستند و رای به آنها بطور خودکار به معنای از بین رفتن برجام است و از این منظر صحنه را به دوقطبی برجامیان-نابرجامیان تبدیل کنند و اجازه شکل‌گیری فضای واقعی و عقلانی را در این خصوص ندهند.

3- رئیس دولت یازدهم در روز ثبت‌نام گفت؛ «امروز از لحاظ امنیت، ملی و بین‌المللی سایه شوم جنگ از سر ملت کنار رفته و با مردم‌محوری در امنیت، شاهد امنیت بی‌نظیر ایران در منطقه آشفته خاورمیانه هستیم.» تکرار و اصرار بر این گزاره کاملاً غلط و دروغ نشان می‌دهد ایجاد دوقطبی جنگ-صلح یکی از محورهای اصلی کار تبلیغاتی گفتمان مدافع وضع موجود است. در این محور که گفتمان مذکور از دوپینگ و چراغ سبز خارجی نیز برخوردار است، می‌کوشد اینگونه به جامعه القا کند که رفتن ما از پاستور به معنای شروع دوره‌ای از تنش‌های بسیار شدید و به دنبال آن جنگ و درگیری در کشور خواهد بود. اقداماتی همچون موشک‌پرانی‌های چندی پیش ترامپ به سوریه و گسیل کشتی جنگی به شرق آسیا و استفاده از «مادر بمب‌ها» در کشور همسایه افغانستان، فارغ از کارکردهای محلی آنها، در مجموع معطوف به انتخابات 29 اردیبهشت ایران نیز هست. همانگونه که اعمال تحریم‌های جدید تا پس از انتخابات به تعویق افتاد تا تنفسی مصنوعی به جریان خوش‌خیال داخلی داده شود.

4- به عنوان نکته پایانی باید گفت علاوه بر سه محور فوق که جریان موسوم به اعتدال-اصلاحات به دنبال برجسته کردن آن است، یک محور نیز وجود دارد که پاشنه آشیل آن بوده و به شدت از آن فراری است و از طرح هر موضوعی که باعث شود این محور به حاشیه رانده شود، به شدت استقبال می‌کند و آن محور چیزی نیست جز اقتصاد و وضعیت معیشت مردم. محوری که البته راه فراری از آن نیست و ورود به عرصه رقابت با یک بغل آمارهای گل و بلبلی نیز دردی را دوا نمی‌کند، چرا که مردم وضعیت را با گوشت و پوست خود لمس می‌کنند و از قضا نقطه قوت و تمرکز گفتمان تحول‌خواه نیز باید روی همین موضوع باشد که شواهد نشان می‌دهد چنین است. هشدارها و زنگ خطرهای رسانه‌ها و تحلیلگران واقع‌بین اردوگاه اعتدال-اصلاحات بی‌دلیل نیست. اقتصاد و معیشت برای دولت همچون گوی داغی است که فرار از آن عملیات غیرممکن است و مواجه شدن با آن سخت و دردناک. حضور اجباری نامزدهای ضربه‌گیر برای خریدن زمان و کاستن سوزناکی این گوی داغ است چرا که دیگر جای خواندن انشاء نیست و باید حساب پس داد.

ترکیه پس از همه پرسی و منافع ایران
محمدعلی دستمالی در خراسان نوشت:
رجب طیب اردوغان، نخستین رئیس جمهور تاریخ ترکیه بود که در انتخابات سال 2014 میلادی با رای مستقیم مردم کشورش برگزیده شد. پیش از آن، رئیس جمهور توسط نمایندگان مجلس برگزیده می شد و اگر چه در برخی حوزه های حقوقی، تصویب قوانین مجلس و نصب و عزل روسای دانشگاه ها و قضات عالی، دارای اختیارات خاصی بود، اما در کل، در قیاس با مقام نخست وزیر، از جایگاهی تشریفاتی برخوردار بود. اما پس از آن که اردوغان با کسب 51 درصد از آرای مردم ترکیه، به عنوان رئیس جمهور مردمی برگزیده شد، همه چیز به یک باره تغییر کرد. او اعلام کرد که با روال قبلی مخالف است و شخص رئیس جمهور باید به معنی دقیق کلمه، شخص شماره یک کشور باشد. تلاش های اردوغان با وجود موانع جدی بالاخره به نتیجه رسید و «آک پارتی »یا حزب عدالت و توسعه، صاحب موقعیتی قدرتمندتر از پیش شده است.

اگر چه در مورد رای 51 درصدی موافقین، می توان عباراتی همچون «رای ناپلئونی» و «پیروزی شکننده» به کار برد، اما در هر حال و بر اساس قوانین دموکراسی، حزب حاکم ترکیه پیروز شده است و راهی برای تغییر این وضعیت وجود ندارد. حال سوال اینجاست، علاوه بر تغییراتی که در حوزه های اجرایی و در معادلات داخلی ترکیه به وجود خواهد آمد، در حوزه روابط منطقه ای و فرامنطقه ای ترکیه، چه تغییر خاصی صورت خواهد گرفت؟ در پاسخ باید گفت: با توجه به شرایط خاصی که بر روابط ترکیه با آمریکا حاکم است و عضویت ترکیه در پیمان نظامی ناتو که کارت مهمی برای تداوم روابط استراتژیک واشنگتن – آنکاراست ، انتظار می رود که از این به بعد نیز، این رابطه به قوت خود باقی بماند. به ویژه آن که اردوغان نیز پس از این همه پرسی و با توجه به شباهت نسبی نظام آینده ترکیه به آمریکا، جایگاه و موقعیت خاصی خواهد داشت. از این به بعد، ترکیه در همکاری های منطقه ای با آمریکا و به ویژه در پرونده های حساسی همچون سوریه و عراق، دارای مجوز و مکانیسم تصمیم گیری قدرتمندتری است و آنکارا می تواند سهل تر از قبل، با واشنگتن وارد تعامل و معامله شود.

در حوزه روابط ترکیه و اتحادیه اروپا، اردوغان مسیر سخت و دشواری را در پیش رو دارد. چرا که در اثنای برنامه های تبلیغاتی آک پارتی، درگیری های لفظی تندی بین ترکیه و سران آلمان، هلند، اتریش و دانمارک درگرفت و علاوه بر این، به صراحت می توان گفت که حتی قبل از این دعواها هم، بسیاری از سران اتحادیه اروپا دل خوشی از اردوغان و حزب او نداشتند. اردوغان رهبری است که حتی در جشن پیروزی رفراندوم، از هوادارانش می خواهد با شکل نمادین دست هایشان، یاد میدان رابعه، محمد مرسی و اخوان المسلمین مصر را زنده نگه دارند. پس دشوار است که این سیاست مدار اسلامگرا با این ادبیات تند، ژست های ملی گرایانه و تاکیداتی که بر حجاب زنان و محدودسازی مصرف الکل دارد و از دیگر سو، با معیارهای دموکراسی اروپا نیز هماهنگ نیست، از سوی سران قاره سبز و در آن کلوب مسیحی، به راحتی به عنوان برادر یا شریک، پذیرفته شود. مسیر عضویت کامل ترکیه در اتحادیه اروپا، مسیر سخت و دشواری است و این مساله علاوه بر آن که با ابعاد پیچیده سیاست های دفاعی ناتو و اهمیت ژئوپلتیک ترکیه برای اروپا، ارتباط پیدا می کند، در حوزه کنترل افراطیون و کنترل مهاجرین هم، می تواند برای اروپا مهم باشد. اما با این وجود؛ کسی نمی تواند پیش بینی قاطعانه ای در مورد تاریخ پیوستن ترکیه به اروپا، ارائه دهد.

اما یکی دیگر از حوزه های مهم سیاست خارجی ترکیه که اتفاقا ارتباط تنگاتنگی با مصالح و منافع جمهوری اسلامی دارد و رنگ و بوی متفاوتی به معادلات رقابتی تهران – آنکارا می دهد، حوزه روابط ترکیه با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است. طی چند سال اخیر، نه تنها به خاطر اهمیت خاص و فرامنطقه ای پرونده سوریه، بلکه به خاطر دلایل متعدد اقتصادی و امنیتی، روابط ترکیه با عربستان سعودی، قطر و بحرین عمیق تر و گسترده تر شده است و تاجران بزرگ این کشورها، میلیاردها دلار از سرمایه های خود را به ترکیه منتقل کرده و در حوزه های مسکن، انرژی و گردشگری، مشغول به فعالیت هستند. چنین به نظر می رسد که با تثبیت جایگاه و موقعیت اردوغان و آک پارتی، این رابطه بیش از پیش تقویت خواهد شد و اردوغان از شانس و فرصت بیشتری برای تبدیل شدن به یک رهبر اسلامی باب دل اعراب، برخوردار خواهد شد.

پیروزی در رفراندوم مزبور، دست اردوغان را برای تداوم ارتباط با جریانات فلسطینی بازتر می گذارد. دیدیم که در همان دقایق نخست اعلام پیروزی در همه پرسی، محمود عباس، خالد مشعل و امیر قطر، از نخستین سیاست مدارانی بودند که با اردوغان تماس تلفنی برقرار کرده و به او تبریک گفتند.

در آخر، خالی از لطف نیست اگر به شکل کوتاه و اجمالی، به آینده روابط ترکیه و ایران نیز اشاره کنیم. می دانیم که طی چند سال اخیر، با وجود تغییرات مثبتی که در دوران مسئولیت دکتر روحانی، بین روابط ترکیه و ایران به وجود آمد، هنوز هم به خاطر اختلافات عمیقی که بر سر مساله سوریه به وجود آمده، روابط تهران و آنکارا در سطح مطلوبی نیست. در چند ماه اخیر، متاسفانه شاهد بیان برخی اظهارات تند اردوغان در مورد نقش ایران در منطقه بوده ایم و در این حوزه، خویشتن داری ملموسی از سوی مسئولان ایرانی به نمایش گذاشته شده است. از این به بعد نیز، یکی از مسائل مهمی که می تواند تعریف روشنی از روابط و همکاری های آینده ایران و ترکیه ارائه دهد، فینال پرونده سوریه است. چنین به نظر می رسد که اردوغان و اکیپ سیاست خارجی او، قصد ندارند در رویکرد خود نسبت به سوریه تغییر خاصی ایجاد کنند و به همین نسبت در شرایط جدید و با توجه به معادلات جهان و منطقه، روابط ترکیه و ایران نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. شاید تنها با این تفاوت که ممکن است تهران بر اساس نگرش واقع بینانه نسبت به صحنه سیاسی ترکیه، بردباری بیشتری در برابر اردوغان نشان دهد و تلاش کند همواره رابطه را در مسیری هدایت کند که هیچگاه، این دو همسایه قدرتمند، نیروی خود را صرف تضعیف یکدیگر نکنند.

ثبت‌نام جهانگیری رکورد دیگر روحانی!
حسین قدیانی در وطن‌امروز نوشت:
یکم: زمستان سال گذشته، به آخرین ماه خود رسیده بود که بعضی رسانه‌ها، ضمن انتشار خبر دیدار معاون اول رئیس‌جمهور با اصلاح‌طلبان، از قول جهانگیری چیزهایی نوشتند که مختصرش می‌شود این: «وضع دولت اصلا خوب نیست؛ روحانی هم در جریان امور نیست!» جهانگیری اما خیلی زود، انتساب این حرف‌ها به خود را تکذیب کرد یا شاید هم مجبور به تکذیب شد!

دوم: از نخستین روزهای سال جدید تا همین چند روز پیش، هر وقت شماری از جماعت موسوم به اصلاح‎طلب، صحبت از نامزد پوششی برای کمک به روحانی در مقطع تبلیغات انتخابات می‌کردند، شمار دیگری از این جمع که نزدیکی بیشتری با روحانی داشتند، نه فقط علیه ایده «نامزد پوششی» گارد گرفتند که حتی اقدام کردند به کری‌خواندن: «دولت یازدهم آنقدر کارنامه درخشانی دارد که روحانی یک تنه، همه رقبا را حریف باشد!» القصه! ثبت‌نام تک و تنهای حسن روحانی، نشان داد که رجز خوانده شده، گویا در عرصه عمل هم قرار است تحقق پیدا کند! فردای این ثبت‌نام، یکی از زنجیره‌ای‌ها در ستون سرمقاله خود نوشت: «کم و کیف حضور حسن روحانی در وزارت کشور، به همه گمانه‌زنی‌ها پایان داد. رئیس‌جمهور، نه تنها احتیاجی به نامزد ضربه‌گیر ندارد، بلکه در دفاع از کارنامه دولت، زبانی حتی برنده‌تر از بهار 92 خواهد داشت»!

سوم: به حسب ظاهر، همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت که در آخرین ساعات روز آخر ثبت‌نام، ناگهان فردی وارد وزارت کشور شد که در شناسنامه‌اش، جلوی نام، نوشته شده بود؛ اسحاق! و جلوی نام‌خانوادگی: جهانگیری! آری! خودش بود؛ اسحاق جهانگیری! معاون اولی که با ثبت‌نام خود به عنوان نامزد انتخابات، «رکوردهای روحانی» را تکمیل کرد! چرا که پیش از این، سابقه نداشت با وجود نامزدی رئیس‌جمهور وقت، معاون اولش هم بخواهد اعلام کاندیداتوری کند! چرا که روز قبلش، حسن روحانی در اظهار نظری محیرالعقول که البته اغلب مردم، آن را به «مطایبه» تعبیر کردند، خبر از رکوردهای دولت اعتدال داد! این یکی اما به معنای درست کلمه، یک «رکورد» بود! و هیچ هم مطایبه نبود! برای نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری، علاوه بر رئیس‌جمهور، معاون اولش هم ثبت‌نام کرده! معنای این حرکت بی‌سابقه و اقدام نوبرانه اما چه می‌توانست باشد؟!

چهارم: روزنامه‌نگاران صاحب‌تحلیل، خیلی زود دست به قلم شدند! یکی‌شان اما مختصر و مفید، نوشت که قضیه از 2 حالت، خارج نیست! جهانگیری، یا نامزد شده که در ایام تبلیغات، به روحانی کمک برساند و بعد هم به نفع مقام مافوق، بکشد کنار؛ یا نامزد شده که اگر دید جو دارد علیه روحانی پیش می‌رود، تا آخر در صحنه بماند! هر 2 حالت اما مؤید یک نکته واحد است؛ اعتراف از درون کابینه، به کارنامه غیرقابل دفاع دولت اعتدال، نیز اذعان به ناتوانی روحانی در مقام دفاع از دولت یازدهم!

پنجم: عبارت «وضع دولت اصلا خوب نیست؛ روحانی هم در جریان امور نیست»، اگر چه چند هفته پیش توسط اسحاق جهانگیری «تکذیب» شد اما چند روز پیش و با ثبت‌نام وی، ناخواسته «تایید» شد! معاون اول دولت اعتدال، باید توضیح دهد که اگر وضع دولت، خوب است و رئیس دولت، هم در جریان امور است و هم در جریان آمار، پس با کدام هدف، نامزد انتخابات شده؟! واضح است که مافوق ایشان در کابینه اعتدال، مشکلی بابت بیان ندارد؛ پس با وجود نامزدی حسن روحانی، نامزدی اسحاق جهانگیری، چرا؟! و با چه هدف؟! واقعا قرار است معاون اول، چه تقلبی به رئیس خود که رئیس‌جمهور مستقر کشور است، برساند؟! اصلا آمده برای کمک، یا قرار است رسما رقیب روحانی باشد؟! آمده تا در هر صورت، «رفیق روحانی» باقی بماند یا در «حالت اضطرار»، بماند تا روز انتخابات؟! خروجی همه این پرسش‌ها اما «یک جواب» است! همان که باری در حرف، توسط جهانگیری تکذیب شد و باری در عمل، توسط وی تایید! بخوانید: «وضع دولت اصلا خوب نیست؛ روحانی هم در جریان امور نیست!»

ششم: بار این پرسش‌ها اما آنقدر بر دوش جهانگیری سنگینی کرد که معاون اول روحانی، خیلی زود، مجبور به واکنش شد: «من مکمل روحانی هستم!»

جمله قصاری که در صفحه یک اغلب روزنامه‌های زنجیره‌ای، با فونت درشت، «تیتر یک» شد، تا اینگونه به مخاطب القا شود که جهانگیری برای رفاقت با روحانی، نامزد انتخابات شده، نه رقابت با مقام مافوق! عاقبت، آبروریزی اولی، کمتر است! بله خب! کمتر است اما چقدر کمتر؟! بیاییم فرض کنیم جهانگیری همان‌طور که خود گفته، نامزد انتخابات شده تا «مکمل روحانی» باشد! لاجرم، از اسحاق جهانگیری یا به عبارت اصح؛ «مکمل روحانی» می‌پرسیم: چرا در هیچ کدام از ادوار گذشته، هرگز شاهد ثبت‌نام همزمان رئیس‌جمهور و معاون اولش نبوده‌ایم؟!

اگر وضع دولت، خوب است و روحانی هم در جریان همه امور و همه آمار، پس اصلا و اساسا رئیس‌جمهور را چه نیاز به مکمل؟! مگر نقصی دارند ایشان که «مکمل» بخواهند؟! و خوب است بفرمایید این نقص، فقط به شخص حسن روحانی برمی‌گردد یا به کلیت دولت اعتدال؟!

هفتم: قدر مسلم، انتظار افکار عمومی برای پاسخ «مکمل روحانی» به پرسش‌های فوق، خیلی طول نخواهد کشید! فی‌الحال، روز صدم دولت اعتدال نیست که روحانی و مکملش، هنوز بخواهند از «چه چیز تحویل گرفته‌ایم» با مردم سخن بگویند! این را، بارها و بارها گفته‌اند و آنقدر هم در این وادی، دُر و گهر سفته‌اند که ملت، حتی قاپیدن میکروفن خبرنگار خانم در صحن پاستور، توسط وزیر راه دولت اعتدال را هم، بیندازند گردن قبلی‌ها! آری! بر روحانی و مکمل محترم، فرض است که بعد از گذشت 4 سال از عمر دولت اعتدال، دمی هم سخن از «چه چیز آماده کرده‌ایم برای تحویل» برانند! اما این وسط، یک چیز مثل روز روشن است!

چیز تحویلی، از فرط نقص، «مکمل» لازم داشت! آقای مکمل روحانی! تمام نوشته‌های اصحاب نقد، در نقد حسن روحانی را هم روی هم بگذاری، آن اندازه نقد رئیس دولت اعتدال محسوب نمی‌شود که آن روز، حضرتعالی با شناسنامه‌ای در دست، راهی میدان فاطمی شدی! بعد از شما، مهرداد بذرپاش، وارد ساختمانی بلندبالا در حوالی همین میدان شد تا از قضا، با عدم ثبت‌نام خود، «وحدت نیروهای انقلابی» را در لحظه آخر ثبت کند! گاه هست که وارد وزارت کشور شدن و ثبت‌نام نکردن، هنر است! گمانم خیلی دوست می‌داشتید روبه‌روی میکروفن‌ها و دوربین‌ها، ابتدا گلویی صاف می‌کردید و بعد هم می‌گفتید: «مکمل روحانی» کارنامه دولت اعتدال است! اینجا آمده‌ام فقط برای بیان همین! قصدی برای ثبت‌نام ندارم، چرا که رئیس من در کابینه، «کارنامه» دارد! و چون «کارنامه روشن» دارد، نامزدی مرا می‌خواهد چه کند؟! خداحافظ شما!

تغییر قانون انتخابات اصل پذیرفته شده حقوقی است
محمد اسماعیلی در جوان نوشت:
در آستانه هر انتخاباتی «اختیارات شورای نگهبان» تخطئه و تلاش می‌شود از یک‌سو به افکار عمومی اینگونه القا شود که علت تامه برخی نابسامانی‌های صورت گرفته در سطح اجرایی کشور، به رویکرد و رویه‌های این نهاد انقلابی بازمی‌گردد و از سوی دیگر تمرکز می‌شود تا ضرورت تغییر «هدفمند» قانون انتخابات به عنوان یک نیاز اساسی روز بیان شود.

اصل «تغییر قوانین سابق» و «انطباق دادن برخی از مفاد آن با شرایط و نیازهای روز کشور» به لحاظ حقوقی یک اصل پذیرفته شده بوده اما در عین حال نباید منجر به تضعیف عالی‌ترین مرجع ناظر و تفسیرکننده

منبع: جهان نيوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۶۲۸۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خدمت به مردم والاترین افتخار امدادگران هلال احمر است

ایسنا/آذربایجان شرقی مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان آذربایجان شرقی خدمت به مردم و کمک به آسیب دیدگان را از افتخارات بزرگ هلال احمر عنوان کرد و گفت: هیچ خدمتی والاتر از خدمت به مردم نیست و این امر را هلال احمر به خوبی انجام می‌دهد. 

حمید منجم در همایش بزرگداشت هفته هلال احمر و تجلیل از داوطلبان هلال احمر شهرستان اهر اعلام کرد: امروز هر جای دنیا نامی از انسانیت و آزادگی می‌درخشد در واقع پرچم جمعیت هلال احمر و صلیب سرخ در اهتزاز است.

به گزارش ایسنا، وی در ادامه اظهار کرد: داوطلبان جمعیت هلال احمر و صلیب سرخ فارغ از هرگونه دیدگاه، نظر، سیاست، نژاد، دین، مذهب و غیره در همه جای دنیا انسان‌های آزادی‌خواه را در کنار خود داشته و برای خدمت به مردم بسیج هستند. 

وی همچنین افزود: اگر در جمعیت هلال احمر به موفقیت‌های بزرگی دست یافته‌ایم به برکت نیت‌ها و تعامل‌ها برای کار خیر و انسان دوستانه است و باید بگویم ما جمعیت و مردم هستیم و تمامی نگاه‌ها برای خدمت به مردم است.

مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان آذربایجان شرقی با اشاره به اینکه جمعیت هلال احمر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نگاه مؤمنانه و صادقانه به خدمت دارد، گفت: ما در جمعیت کار تخصصی انجام می‌دهیم و در حوادث ناگوار طبیعی در کنار مردم ایران و سایر کشورهای جهان هستیم و نمونه آن کمک به مردم زلزله زده ترکیه است که هلال احمر ایران در بین ۱۰۱ کشور حاضر در ترکیه توانست نشان افتخار خدمت را از رئیس جمهور ترکیه کسب کند. 

وی همچنین به حضور زنان در عملیات‌های امداد و نجات هلال احمر در داخل و خارج از کشور نیز اشاره کرد و آن را افتخاری برای هلال احمر در بحث امداد و نجات و کارهای بشر دوستانه عنوان کرد. 

وی در ادامه به عملکرد جمعیت هلال احمر استان در ۲ سال اخیر نیز اشاره کرد و افزود: در این ۲ سال ۲۶ بیمارستان صحرائی و ۲۰۰ کاروان سلامت در مناطق محروم برپا شده است.

منجم همچنین جمعیت هلال احمر را مرکز توجه انسان‌های صادق و مهربانی برشمرد که آماده هرگونه خدمت به مردم و مظلومان در سراسر کشور هستند.

وی گفت: افتخار می‌کنیم در لباس مقدس هلال احمر باعث ایجاد آرامش، آسایش و امنیت مردم هستیم.

جمعیت هلال احمر نماد انسان دوستی و محبت به همنوعان است

امام جمعه اهر نیز در این مراسم اذعان کرد: محبت به همنوع و حس انسان دوستی در دین اسلام بسیار تاکید شده است و در این میان جمعیت هلال احمر نماد انسان دوستی و محبت به همنوعان است.

حجت الاسلام جواد حاجی زاده مطرح کرد: افتخار می‌کنیم دین اسلام، دین محبت، مهربانی و انسان دوستی است و هلال احمر نیز عمل کننده این محبت، مهربانی و انسان دوستی به مردم است.

وی در ادامه ضمن تاکید بر توجه ویژه به ترویج فرهنگ ایمان و اعتقاد قلبی به خدا در جامعه بیان کرد: انسان با اعتقاد و ایمان قوی می‌تواند به بسیاری از موفقیت‌ها در جامعه دست پیدا کند و در این راستا نیز تلاش صادقانه به همراه عمل صالح بسیار ارزشمند است. 

وی هدف اصلی انقلاب اسلامی را تحقق اهداف و ارزش‌های اسلامی برشمرد و افزود: امروز جوانان باید حول محور قرآن و عترت انبیا و معصومین(ع) حرکت کنند تا به ارزش‌های والای انقلاب و اسلام دست پیدا کنند. 

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • مردم از انتخاب اصلح غفلت نکنند
  • پورمحمدی: گفتند شما بخورید و بخوابید، لیست شانا رأی می‌آورد /شنیدم ۴، ۵ نفر در دولت تصمیم نهایی را می‌گیرند /رائفی‌پور بیکار است، قالیباف زرنگ!
  • روایت حسن روحانی از مخالفت امام خمینی با مرتبط کردن سازمان اطلاعاتی با رهبری و بیت ایشان
  • (ویدئو) جنجال تبدیل کلیسای تاریخی به مسجد به دستور اردوغان
  • افزایش بی‌اعتمادی مردم ترکیه به حزب حاکم
  • اعتراف استاندار روحانی به موفقیت دولت رئیسی
  • تحقق پیش‌بینی هفته قبل: 1000 مورد به آمار کارخانه‌های احیایی در یک هفته اضافه شد
  • خدمت به مردم والاترین افتخار امدادگران هلال احمر است
  • پوتین به‌عنوان رئیس‌جمهور سوگند یاد کرد/ استعفای دولت روسیه
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند